Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-سرویس اطلاعات خارجی اسرائیل، موساد، رهبر بخش نظامی برنامه هسته ای ایران، محسن فخری زاده، را ترور کرده است. این قتل پنج نکته را خاطر نشان می کند.

جو بایدن نمی تواند به راحتی و بی هیچ پیچیدگی قابل ملاحظه ای ایالات متحده را به برجام برگرداند. دولت بایدن بازگشت به برجام را در اولویت برنامه های خود قرار داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با این حال، رخداد روز جمعه نشان می دهد که این بازگشت بسیار چالش برانگیز خواهد بود. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل با این ترور به بایدن هشدار می دهد که قصد دارد برنامه های مخفیانه اش در مورد تهران را بدون هماهنگی با سیاست واشنگتن به سرانجام رساند. دولت بایدن نمی تواند این فشار را نادیده بگیرد و سیاست ایالات متحده را جدا از آن دنبال کند. 

گروه های تندرو ایران اقدام اطلاعاتی اسرائیلی را نمادی از گسترش همزیستی سیاست خارجه ایالات متحده و اسرائیل می بینند. با توجه به ترور اخیر ژنرال قاسم سلیمانی چه بسا ایران در سال اول ریاست جمهوری بایدن دست به تلافی علیه منافع ایالات متحده نیز بزند. ایران درک درستی از پاسخ ترامپ به هرگونه حمله تلافی جویانه ندارد اما بر این باور است که پاسخ دولت بایدن با احتیاط بسیاری همراه خواهد بود. دور از انتظار است که مایک پومپئو پس از ترک پست خود در وزارت امور خارجه جزئیات قابل ملاحظه امنیتی ایالات متحده را به دست فراموشی سپارد. 

روشن است که یک پشتیبانی اطلاعاتی از این عملیات از سوی ایالات متحده وجود داشته است. بازنشر گزارش ها و ارزیابی های این حمله توسط ترامپ خود می تواند دلیلی بر آن باشد و دست کم نشان می دهد که ترامپ از مسئولیت اسرائیل باخبر بوده است. اما این پشتیبانی چگونه امکان پذیر است؟ جامعه اطلاعاتی ایالات متحده در نوع خود بی همتا، مجهز به ماهواره ها و سایر ابزارهای نظارتی است که می توانسته مسیر حرکت فخری زاده را در اختیار تیم اسرائیلی قرار دهد. آژانس امنیت ملی ایالات متحده نیز می تواند ابزارهای بی همتایی برای ایجاد اختلال در ارتباطات نیروهای ایرانی را در اختیار بگذارد. 

حضور اطلاعاتی مخفیانه اسرائیل در خاک ایران رو به افزایش است. اینکه اسرائیل توانسته فخری زاده را در هنگام سفر با تیم پشتیبانی کاملا آموزش دیده سپاه ترور کند، شگفت انگیز است. در اینجا برای موفقیت، موساد احتمالا از واحد عملیات ویژه کیدون (Kidon)، به عملیات داخل ایران رخنه کرده و همچنین بر شبکه ای از خانه های امن، افسران عملیاتی و نیروهای کاملا مورد اعتماد حاضر در ایران تکیه کرده است. از حملات قبلی موساد به این نتیجه می رسیم که اسرائیل در خاک ایران حضور اطلاعاتی دارد. با این حال، حمله اخیر کاملا متفاوت از بقیه است. پیچیدگی های آشکار در رهگیری مسیر، استفاده از مواد منفجره برای توقف ماشین، تیراندازی به فخری زاده تا قتل او و سپس فرار بدون دستگیری نشان می دهند که چه بسا اسرائیلی ها یک مامور از حلقه داخلی فخری زاده را به کار گرفته باشند.

این حمله به پارانویای ایرانی دامن می زند و یک اقدام تلافی جویانه را بر می انگیزد. آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب و دیگر نهادهای رده بالای امنیتی این حمله را با همان اهمیت عملیات کشته شدن قاسم سلیمانی می نگرند. موضوع فقط این نیست که این ترور در فعالیت های مخفیانه هسته ای ایران اختلال ایجاد کرده، بلکه موضوع اجرای علنی و آشکار این ترور است. این موضوع چالشی برای اعتبار ایران است. آیت الله خامنه ای آنچه اتفاق افتاده است را سند مثبتی از آن می داند که ایران از دشمنانش نمی ترسد. سپاه پاسداران نیز برداشت همانندی دارد. مشاور امنیتی رهبری می گوید که ایران مانند صاعقه بر قاتلان آن شهید بزرگوار فرود خواهد آمد و آنها را از کرده خود پشیمان می کند. بنا به دلایل سیاست داخلی و همچنین به دلایل امنیتی، ایران برای مقابله یک هدف اسرائیلی/آمریکایی سرشناس را برخواهد گزید. سرویس امنیتی شین بت (Shin Bet) اسرائیل سطح پشتیبانی اش از سفرای اسرائیلی را افزایش خواهد داد و من انتظار دارم که اسرائیلی ها دیپلمات های خود را هم زیر چتر امنیتی بزرگ تری قرار دهند.

این حمله بیانگر اقدام نظامی اسرائیل یا ایالات متحده علیه تجهیزات هسته ای ایران نیست. اگر ایران به سمت غنی سازی اورانیوم پیش برود اسرائیل علیه برنامه موشک های بالستیک یا هسته ای اش اقدام خواهد کرد. با این حال، ما هنوز به آن نقطه نرسیده ایم و پیچیدگی های هر گونه حمله نظامی این احتمال را دور از انتظار می کند. مگر اینکه اسرائیل هیچ گزینه دیگری را متصور نباشد. به نوبه خود، جاگیری ناو نیروی دریایی ایالات متحده در دریای عرب و خلیج فارس نباید آمادگی برای یک حمله انگاشته شود. برای هر حمله احتمالی اسرائیلی، ایالات متحده حداقل باید دو و چه بسا سه ناو دریایی را استوار کند.

منبع: واشنگتن اگزماینر / تحریریه دیپلماسی ایرانی

منبع: ساعت24

کلیدواژه: ایالات متحده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۴۲۱۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واشنگتن پست : طرح صلح خاورمیانه بایدن توهم است تا واقعیت/ طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است/ اعراب طرف گفت و گویی در تل آویو ندارند

به گزارش جماران، آیا طرح صلح جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده برای خاورمیانه می تواند ره به جایی ببرد؟ واشنگتن پست در نوشتاری تحلیلی در این باره از این طرح باعنوان متوهمانه نام برده و می نویسد : توهمات پشت طرح بایدن برای صلح خاورمیانه چیست؟  در ظاهر، چشم انداز بزرگ جو بایدن برای خاورمیانه بسیار منطقی است؛ اسرائیل، متحد آمریکا و بهره‌مند از میلیاردها دلار کمک نظامی این کشور، ترس از امنیت منطقه‌ای خود را از طریق مجموعه‌ای آشکار از ائتلاف‌ها با برخی از همسایگان عرب خود فرونشانده است. آن کشورهای عربی که عمدتاً توسط پادشاهان سنی اداره می‌شوند، سود حاصل از این معامله را  با روابط نزدیک‌تر با کشوری که به‌خاطر بخش فناوری و صنایع دفاعی پیشرفته‌اش شناخته می‌شود، به دست خواهند آورد. در چنین شرایطی، ایران که با هر سه طرف این معامله رابطه پر اما و اگری دارد گرفتار اتحاد و ائتلاف آنها خواهدشد.

این دیدگاه کم و بیش همان مفهومی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا را در هنگام ایجاد توافقنامه آبراهام  - توافقات عادی سازی بین اسرائیل و دو پادشاهی عربی (امارات متحده عربی و بحرین) – سرخوش کرده و رئیس جمهور پیشین از آن با عنوان دستاوردهایی برای صلح منطقه یاد کرد.

اما مشکلی که امیدهای بایدن برای صلح خاورمیانه را از بین برد، همان مشکلی است که ترامپ نتوانست به آن رسیدگی کند: رابطه بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها.

ترامپ و متحدانش سعی کردند مسئله فلسطینی ها و فقدان یک کشور قابل دوام و نداشتن حقوقی مشابه با میلیون ها اسرائیلی در میان آنها  را به اصطلاح زیر قالی کرده و از دیده پنهان کنند.  پادشاهان خلیج فارس که از سالها روند شکست صلح خسته شده بودند و تهدید ایران را هم جدی تر می دیدند تا حدودی به چارچوب تعیین شده از سوی آمریکا ملزم و متعهد شدند.

جو بایدن روی کار آمد و تصمیم گرفت تا پا جای پای ترامپ بگذارد و پس از اینکه ترامپ هدیه سیاسی به جناح راست اسرائیل داد، جانشین او چند امتیاز نمادین به فلسطینی ها داد.  تا تابستان 2023، صحبت از عادی سازی روابط سعودی-اسرائیل در خاورمیانه سر و صدای زیادی داشت.

سپس 7 اکتبر فرا رسید، زمانی که گروه حماس با حمله بی سابقه و مرگباری به جنوب سرزمین های اشغالی حمله کرد . تاکنون در جنگ غزه بیش از 34000 فلسطینی - که بسیاری از آنها زن و کودک بودند - توسط نیروهای اسرائیلی کشته شده اند( به شهادت رسیده اند).

 این جنگ وضعیت ناآرام موجود در منطقه را در هم شکست. ایالات متحده، همراه با شرکای اروپایی و عرب خود، همگی اذعان دارند که روند رو به مرگ برای دستیابی به یک کشور فلسطینی باید احیا شود، حتی در شرایطی که آنها برای توقف فوری خصومت ها و آزادی اسیران باقی مانده در اسارت حماس تلاش می کنند. اما بین امیدهای بایدن و واقعیت‌های موجود شکافی وجود دارد. ایالات متحده همچنان توافق اسرائیل و عربستان را محور یک توافق سیاسی گسترده تر می داند که راه را برای بازسازی غزه و همچنین ظهور یک کشور فلسطینی هموار می کند.

تلفات تکان دهنده در غزه، تعامل دولت های عربی با اسرائیلی ها را بدون اولویت دادن به نگرانی های فلسطینی ها، تبدیل به کاری غیرممکن کرده است. به نظر نمی رسد که هیچ کس در ساختار سیاسی اسرائیل  از متحدان راست افراطی نخست وزیر جناح راست بنیامین نتانیاهو گرفته تا رقبای اصلی او در اپوزیسیون میانه روتر به نظر مایل به بررسی مسئله حق تعیین سرنوشت یا حقوق فلسطینیان باشد.

یک ستون نویس روزنامه اسرائیلی هاآرتص، اخیرا در این باره نوشته است: «اسرائیل توجهی به اصل ماجرا نمی کند. در حال حاضر مقام های اسرائیلی نه تمایلی برای تصمیم گیری های استراتژیک در قبال این مسئله فلسطین دارند و نه البته ابزار آن را در دست دارند. همه چیز تاکتیکی است. اسرائیل در سه جبهه دچار خشم موجه، ناامیدی و بن بست شده است: در غزه علیه حماس. در لبنان در مقابل حزب الله؛ و در دایره بیرونی، علیه ایران.»

خشم قابل توجیهی از طرف شرکای عرب در معامله احتمالی با اسرائیل نیز وجود دارد. وزیر امور خارجه اردن، روز یکشنبه در نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض پایتخت عربستان سعودی، با اشاره به ادامه مخالفت اسرائیل با حل و فصل مسائل گفت: «چالشی که ما داریم این است که در حال حاضر شریکی در اسرائیل در مورد هر گونه صحبت در مورد تشکیل کشور فلسطین نداریم.»

شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، این نگرانی‌ها را تکرار کرد و گفت که تعهد اسرائیل به راه‌حل تشکیل دو کشور، به هر ماموریتی برای برقراری صلح در منطقه اعتبار بیشتری می بخشد. او ادامه داد : اگر همه ما موافقیم که دولت فلسطین و  دادن حقوق فلسطینیان  راه حلی است که همه ما به آن نیازمند هستیم پس همه ما باید تصمیم بگیریم که  تمام منابع خود را برای تحقق آن سرمایه گذاری کنیم.

مشکل اینجاست که اسرائیلی ها موافق نیستند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، در هفتمین سفر خود به منطقه از زمان آغاز جنگ، به اسرائیل خواهد رفت و یک بار دیگر با نتانیاهو سرکش روبرو خواهد شد. در ریاض، بلینکن اصل مشکل را تایید کرد: «من فکر می‌کنم واضح است که در غیاب یک افق سیاسی واقعی برای فلسطینی‌ها، داشتن یک برنامه منسجم برای خود غزه، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار سخت‌تر خواهد بود.»

طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است. روز سه‌شنبه، او به  فشارهای داخلی و بین‌المللی در برابر حمله گسترده اسرائیل به رفح، شهر جنوبی غزه که محل زندگی بیش از یک میلیون آواره فلسطینی است، هیچ اهمیتی نداد. نتانیاهو در دیدار با نمایندگان خانواده‌های گروگان‌ها و قربانیان  گفت: «ما وارد رفح می‌شویم و گردان‌های حماس را با یا بدون توافق در آنجا نابود می‌کنیم تا به پیروزی کامل برسیم.»

در ریاض، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین که مقر آن در کرانه باختری است، گفت: اگر نتانیاهو به راه خود ادامه دهد، بزرگترین فاجعه در تاریخ مردم فلسطین رخ خواهد داد. ایالات متحده تنها کشوری است که می تواند اسرائیل را از ارتکاب این جنایت باز دارد. حتی در صورت حمله به رفح، مشخص نیست که نتانیاهو به اهداف استراتژیک اعلام شده خود دست یابد. کارشناسان معتقدند که ظرفیت‌های نظامی حماس تنزل یافته، اما به سختی از بین رفته است. در همین حال غزه نابود و ویران شده است.

ژان پیر فیلیو، مورخ سیاسی در این باره می گوید: لشکرکشی اسرائیل به نوار غزه ، پتانسیل این منطقه به عنوان محلی برای زندگی را کاملا از میان برده است.   این تلی از ویرانه‌ها که نفرت فقط در آن رشد می کند ، زمینه‌ی حاصلخیز برای احیای اسلام‌گرایی مسلحانه خواهد بود.

دیگر خبرها

  • آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
  • اعتراف تازه رسانه اسرائیلی درباره شکست در رهگیری موشک های ایران
  • واشنگتن پست : طرح صلح خاورمیانه بایدن توهم است تا واقعیت/ طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است/ اعراب طرف گفت و گویی در تل آویو ندارند
  • ماکرون ۲ شرط را برای اعزام نیروهای فرانسوی به اوکراین ذکر کرد
  • چین به بحث کنترل تسلیحات هسته‌ای ورود نمی‌کند
  • اسرائیل تهدید به فروپاشی تشکیلات خودگردان کرد
  • ادعای کاخ سفید مبنی بر اعطای پناهندگی به برخی آوارگان فلسطینی
  • اشتباه نتانیاهو به ایران فرصت داد بازدارندگی اسرائیل را نابود کند
  • لحظه حمله چاقویی یک گردشگر ترکیه ای به دو نظامی اسرائیلی در قدس (فیلم)
  • رسانه عبری: در اسرائیل هم دانشگاهیان معترض هستند